رفیق توفیق، آینۀ تمام‌نمای اندیشه سیاسی صفوی

 



رفیق توفیق عنوان سیاست‌نامه‌ای به قلم محمدعلی قزوینی است که در سال 1104 قمری در اصفهان نوشته شده و در سال 1396 خورشیدی با تصحیح رسول جعفریان از سوی نشر مورخ به چاپ رسیده است. محمدعلی قزوینی در این کتاب با نگاهی ژرف و قلمی شیوا، گسترۀ بزرگی از مباحث اجتماعی، اخلاقی و به ویژه سیاسی را از نظر گذرانده و در کنار دیدگاه‌های خود، با نقل حکایت‌ها و رجوع به منابع گذشته بر غنای اثر افزوده است.

از مهم‌ترین جنبه‌های پژوهشی رفیق توفیق، دیدگاه قزوینی پیرامون ظرافت‌ها و پیچیدگی‌های کشورداری است. قزوینی به طیف گسترده‌ای از ملزومات فرمانروایی توجه داشته و افزون بر اندرز و راهنمایی شهریار، پیرامون بسیاری از مسائل حکمرانی مانند اهمیت وراثت، اهمیت وزارت، اهمیت تقسیم قوا، جایگاه مردم، خرد جمعی و حتی آداب خرده‌گیری از شهریار و چگونگی برداشته شدن فره ایزدی از شاه سخن می‌گوید.

قزوینی در کنار فهرست بلند بالایی از آموزه‌های شهریاری و دیگر ملزومات فرمانروایی، دربارۀ حکمت و اخلاق و معرفت نیز سخن به میان آورده و حتی گزارشی از پایتخت صفوی و تصویری از لایه‌های فرهنگی جامعه را نیز ترسیم کرده است. قزوینی به نقد درویشان شیاد و صوفیان حیله‌گر و رمالان فریبکار می‌پردازد، بی‌پروا و پردامنه از مخالفت با «حکم اعدام» سخن می‌گوید، در اشاره به اهمیت خردجمعی شاه و وزیر را به همفکری در کارها و تاسیس شکلی از مجلس/پارلمان اندرز می‌دهد و حتی در گزاره‌ای بسیاری مهم از وجود باورمندان به جدایی دین از سیاست، همزمان با اوج قدرت صفویان سخن به میان آورده و می‌نویسد: «بعضی می‌گویند، قواعد مُلک جداست و ضوابط شرع جدا...» (ص 485) همۀ این موارد اهمیت کتابی را به ما یادآور می‌شود که می‌تواند بر اندیشۀ سیاسی ایران پرتوهای تازه‌ای افکنده و شناخت ما را از دورۀ بسیار مهمی از تاریخ ایران افزایش دهد.

رفیق توفیق متن بسیار ارزنده‌ای است که در بررسی سیر اندیشۀ سیاسی ایران و حتی پژوهش‌های ادبی و اجتماعی بسیار مهجور واقع شده و در کمال شگفتی کمترین توجه را به خود جلب کرده است. در این نوشتار امکان پرداختن به همۀ جنبه‌های پژوهشی رفیق توفیق وجود ندارد، اما به اختصار جلوه‌هایی از اندرزهای سیاسی آن، که می‌تواند آینۀ تمام نمایی از اندیشۀ سیاسی ایران در زمان صفوی به شمار آید، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.



متن کامل در: سیاستنامه، شماره 34، بهار 1404، صفحات 350 تا 356.



نظرات