حجت یحییپور / فاطمه اروجی
چکیده:
ایران در سدههای دهم تا دوازدهم هجری قمری همزمان با دوران فرمانروایی
صفویان در معرض حملات پیاپی و درازدامنه عثمانیان قرار گرفت. عثمانیان در سراسر
این دوران با انگیزههای گوناگون به سرزمینهای غربی ایران یورش بردند و هر بار
آذربایجان را کانون تاختوتاز خود قرار دادند و گاه تا مدتی این سرزمین را تحت
اشغال خود داشتند. در این بازه زمانیِ طولانی، مجموعه سیاستهای تهاجمی عثمانیان
بر دستاویزهای دینی و فتواهای مذهبی تکیه داشت و با ویرانی شهرها و کشتار و اسارت
مردم همراه بود. در مقابل، رویکرد تدافعی صفویان شامل جابهجایی جمعیتی، اجرای
سیاست زمین سوخته و انتقال پایتخت در کنار برخی بلایای طبیعی مانند زلزلههای
ویرانگر و بیماریهای کشنده بر آسیبپذیری آذربایجان میافزود و با پیامدهای
گوناگون اجتماعی و فرهنگی در این سرزمین همراه بود. این پژوهش به روش توصیفی-
تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانهای فراهم آمده و در جستجوی پاسخ به این پرسش
است که عثمانیان در راستای حملات نظامی خود به ایران، چه رویدادهایی را در
آذربایجان رقم زدهاند و پیامد این رویدادها در ساختار اجتماعی و فرهنگی آذربایجان
چه بوده است؟ با توجه به اینکه سدههای دهم تا دوازدهم هجری قمری، مهمترین دوره
دگرگشت زبانی آذربایجان شناخته میشود، رویدادهای این دوران پرفراز و نشیب در روند
این دگرگشت زبانی بیتأثیر نبوده است. این مقاله ضمن بررسی و تحلیل رویدادهای
ناگوار آذربایجان در این بازه زمانی، در جستجوی پیامدهای اجتماعی و فرهنگی این
رویدادهاست که برجستهترین آنها در دگرگشت زبانی آذربایجان خود را نشان میدهد.
کلیدواژهها: ایران، صفویه، عثمانی، آذربایجان
نظرات
ارسال یک نظر